دانشجوی افغانستانی پیام نور رتبه یک کنکور ارشد شد ولی به دلیل بی پولی از ثبت نام بازماند
شهروند نوشت: اوایل دهه۶٠ خورشیدی، زن و مردی حدودا ١٠ساله سرزمین اجدادی خود یعنی ایالت بامیان افغانستان را به مقصد ایران ترک کردند تا زندگی تازهای را در مشهد آغاز کنند؛ آنجا اگرچه خبری از جنگ و گلوله نبود اما مهاجرت مشکلات تازهای را برای آنها ساخت.
«مهدی جعفری» اولین ثمره ازدواج «محمدعلی» و «صدیقه» در مهاجرت بود؛ جوانی ۲۸ساله که در تمام این سالها سختیهای مهاجربودن را با تمام وجود لمس کرده و حالا با رتبه یک کنکور کارشناسیارشد، توانسته گوشهای دیگر از مشکلات افغانهای ساکن در ایران را آشکار کند. جعفری پس از اعلام نتایج کارشناسیارشد، تصمیم گرفت انتخاب رشته نکند، چون تأمین شهریهِ حدودا ترمی سهمیلیون تومان از بضاعت مالی خانوادهاش خارج بود و نمیخواست حق شرکت مجدد در کنکور را از دست بدهد. خبریشدن این تصمیم، موجی از همدلیها را در جامعه ایران و شبکههای اجتماعی برانگیخت تا گوشهای از مشکلات جامعه مهاجران نخبه، عمومی شود. حالا و پس از فروکشکردن این موج، مهدی جعفری در گفتوگو با «شهروند» از سختیهای تحصیل برای مهاجران افغان میگوید، از همدلی افرادی که برای تأمین هزینه تحصیل او قدم پیش گذاشتند، تشکر میکند ولی خواسته اصلی را نه حال مشکل خود، بلکه ایجاد شرایطی برای کمک به تحصیل نخبگان مهاجر میداند. او میگوید از کمکهای مردمی برای ادامه تحصیل استفاده نخواهد کرد و از کمککنندگان ایرانی تشکر میکند.
* با توجه به اینکه تجربه زندگی شخصی شما، احتمالا وضع مشترک بسیاری از افغانهای ساکن در ایران است، از دوران تحصیل خود بگویید؟
– من متولد سال ۶۸ در مشهد هستم. پدر و مادرم اوایل دهه۶٠ وارد ایران شدند و در مشهد با هم ازدواج کردند. تمام دوران تحصیلم از اول ابتدایی تا پیشدانشگاهی در «مدارس خودگران مهاجران» بود، به جز سوم راهنمایی که در یک مدرسه دولتی درس خواندم. مدارس خودگران مهاجران را شاید خیلیها نشناسند و چیزی دربارهاش نشنیده باشند ولی برای بچههای افغان آشنا و بخشی از زندگی است. این مدارس از لحاظ علمی و مالی با سرمایه مهاجران شکل میگیرد. مشخص است که مهاجران نه سرمایه و نه بار علمی مناسبی ندارند. صفر تا ۱۰۰ این مدارس با مهاجران بود و هیچ ارگان دولتی یا خصوصی حامی این مدارس نبود. مشخص است که محصلان این مدارس چه مشکلات اساسی داشتند.
* این مدارس برای کسانی است که وضع اقامتی آنها مشکل دارد؟
– بله، منم به دلیل مشکلات اقامتی نتوانستم از مدارس عادی استفاده کنم. ولی سال دوم راهنمایی را که تمام کردم، یک امتحان ساده از ما گرفتند و سال سوم راهنمایی در مدارس دولتی درس خواندم که من همین سال را با معدل ۱۹ تمام کردم ولی سالهای بعد باز این مشکل برگشت و مجبور شدم دوباره به مدارس خودگران بروم. سالی که من پیشدانشگاهی درس میخواندم، به یکباره تعداد دانشآموزهای مدرسه خودگردان ما زیاد شد، چون خیلی از دانشآموزان افغان که پیش از این در مدارس دولتی درس میخواندند، در آنسال اجازه ورود نداشتند.
* در این مدارس خودگران، معلمها از کجا میآمدند و هزینهها چطور تأمین میشد؟
– چیزی که در این مدارس دیدم، اینکه بین معلمان شور و نشاط خاصی برای آموزش وجود داشت و بین دانشآموزان هم انگیزه و علاقه زیادی برای یادگیری وجود داشت. این مدارس شیفت شب بودند، چون هم معلمان و هم دانشآموزان مجبور بودند روزها کار کنند. من با وجودی که راهنمایی یا ابتدایی بودم، مجبور بودم کار کنم و شیفت شب درس بخوانم.
* چه سالی در کنکور سراسری شرکت کردید؟
– آن سالها کنکور برای ما شرط معدل داشت و فکر کنم از سال ۹۲ برداشته شد. برای پذیرفتهشدن در دانشگاههای دولتی حداقل معدل امتحانات نهایی سال سوم دبیرستان ۱۴ بود، حتی اگر رتبه کنکورت یک میشد ولی این شرط را نداشتی، امکان ورود به دانشگاهی دولتی وجود نداشت.
* شما این شرط را داشتید؟
– معدل کتبی من ٨٨/١٣ بود که به دلیل این ۱۲صدم اختلاف، اجازه ورود به دانشگاه دولتی را نداشتم. این کار انگیزه را برای درس خواندن از من گرفت و تنها دانشگاهی که میتوانستم بروم، پیامنور و غیرانتفاعی بود. با بیانگیزگی تمام رفتم دانشگاه پیام نور مرکز مشهد، رشته زمینشناسی.
* در این سالها وضع خانوادگی شما چطور بود؟
– پدر من متولد سال ۵۰ است. پدر و مادر من اوایل دهه۶٠ وارد ایران شدند و اینجا با هم ازدواج کردند. پدر من در تمام این سالها یک کارگر ساده بود و هیچ پشتوانهای برای زندگی نداشت و به همین دلیل امکان تحصیل برای او وجود نداشت. یک کارگر هر چقدر هم تلاش کند، درآمدش از یک حد مشخص بیشتر نمیشود. وضع زندگی ما هم بد نبود و چرخ زندگیمان میچرخید ولی شرایط طوری نبود که بخواهیم به دانشگاه پولی فکر کنیم. در این سالها مجبور بودم که برای تأمین مخارج خودم کار کنم و کار میکردیم.
* در دانشگاه پیامنور هم مشکلاتی برای مهاجران وجود داشت؟
– سال ۹۱ که کنکور دادم، قبول شدم و وارد دانشگاه شدم، ولی باز قانون دیگری سد راه شد. من الزامات این قانون را شاید درک نکنم ولی مشکلات آن را میبینم. قانون این است که من با داشتن کارت آمایش از وزارت کشور، مجبورم کارت آمایش را به پاسپورت اقامتی تبدیل کنیم. از زمان ورود به دانشگاه باید این کار را بکنیم. دانشگاه شرط میگذارد که باید مدرک اقامتی معتبر و پاسپورت تحصیلی داشته باشیم. این پاسپورت تحصیلی، ویزای تحصیلی میخواهد. لازمه ویزای تحصیلی هم، رفتن به افغانستان و پیگیری از طریق کنسولگری یا سفارت برای گرفتن ویزای تحصیلی است. یعنی باید برای ثبتنام در دانشگاه به افغانستان برویم و دوباره با این ویزا به ایران برگردیم. این روند، فرآیند زمانبری دارد و واقعا طاقتفرساست. منِ دانشجو ترم اول به جای اینکه تمام تمرکزم درگیر درس باشد، باید دنبال این کار میرفتم.
* این قانون برای تمام دانشگاهها بود؟
– این قانون هم شامل دانشجویان دختر و هم پسر میشد. من برای این ویزا باید تنها به افغانستان بروم، چون اگر فرد دیگری همراه ما باشد، نمیتواند ویزا بگیرد و به ایران برگردد. این کار اگرچه برای مردان مشکلات خاص خودش را دارد ولی برای زنان بسیار مشکل و نشدنی است. البته الان کارهایی انجام شده و شنیدم که همکاری کردند و دختران دانشجو میتوانند از کیش پیگیر این کارها شوند. به خاطر همین قوانین، ترم اول را دانشگاه به ما مرخصی اجباری میداد و این کار حتی طولانیتر از یک ترم بود. الان دیگر این اجبار وجود ندارد که یک ترم مرخصی اجباری بگیریم. ترم دوم که برگشتم، عملا امکان انتخاب واحد وجود نداشت و این سال اول برای ما هیچ بار علمی نداشت. من مشهد زندگی میکنم و برای همین فرآیند اقامت، مجبور شدم ۵بار تهران بیایم. از این دست مشکلات بسیار برای ما به وجود میآید. این فرآیند که تمام شود، ما تازه سال دوم دانشگاه در گود درس میافتیم.
* با همه این مشکلات، شما دانشجوی زمینشناسی دانشگاه پیامنور شدی و امسال هم کنکور دادی که رتبهات تکقمی شد، درسته؟
– بله، من در رشته زمینشناسی و در یک گرایش رتبه یک و در چندین گرایش رتبه دو شدم. در گرایش پترولوژی رتبه یک شدم و در سه گرایش زیستمحیطی، اقتصادی و ژئوشیمی رتبه دو و در گرایش سنجش از دور رتبه ۹ را کسب کردم.
* و شما به دلیل شهریهای که باید پرداخت کنید، انتخاب رشته نکردید؟
– دانشجویان افغان در دانشگاههای دولتی باید ۸۰درصد شهریه شبانه را پرداخت کنند. من زمانی که میخواستم دانشگاه تهران را انتخاب کنم، متوجه شدم که شهریه دانشگاه در هر ترم برای من حدود دوونیم تا ۳میلیون تومان میشود. این فقط هزینه تحصیل است و هزینههای زیاد دیگری مثل خوابگاه و غذا و.. هم وجود دارد. تا جایی هم که پیگیری کردم، هیچ وامی به ما تعلق نمیگیرد. همین شهریهها باعث شد که من تصمیم بگیرم امسال انتخاب رشته نکنم. این هزینه واقعا از عهده من و خانوادهام برنمیآید؛ بین این هزینهها و توانایی مالی ما هیچ تعادلی نبود و من تصمیم گرفتم امسال انتخاب رشته نکنم تا سال بعد مجددا امکان کنکوردادن داشته باشم.
* با این قانون عملا امکان تحصیل در بسیاری از رشتههای آزمایشگاهی یا تجربی برای مهاجران افغان از بین میرود، چون شهریه این رشتهها زیاد است.
– برای رشتههای مختلف شهریه متفاوت است. مهاجری که در کنکور کارشناسی پزشکی قبول شود یا زیرمجموعههای این رشته، باید ترمی تا ۱۵میلیون تومان شهریه بدهد. یعنی بسیاری از رشتهها برای دانشجویان افغان دستنیافتنی است. یکی از مهاجران افغان در اراک پزشکی قبول شد و نتوانست ثبتنام کند و کسی او را ندید. من از همه کسانی که بزرگواری کردند، بسیار سپاسگزارم ولی مشکل فقط من نیستم. البته در این شرایط به وجود آمده سوءتفاهمی به وجود آمده است.
* چه سوءتفاهمی؟
– من با ادمین یک کانال تلگرامی دانشجویی متعلق به دانشجویان افغان حرف زدیم که رتبههای برتری دیگری هم وجود داشت. مختصر گفتوگویی از همه ما در این کانال بود و در مصاحبه من یک موضوع برجسته شد. از ما سوال شده بود که در انتخاب رشته کدام دانشگاه را انتخاب کردید و به چه دلیل. من بدون هیچ غرضی و صادقانه نوشتم که من انتخاب رشته نکردم و پرسیدند به چه دلیل من صادقانه گفتم، چون بضاعت مالی نداشتم. بازتاب این خبر طوری بود که من دنبال این هم هستم که گروهی به من کمک کنند و حق مطلب نبود؛ در این بازتاب دو نکته غافل ماند. یکی اینکه ما ملزم به پرداخت شهریه هستیم، حتی اگر رتبه برتر کنکور باشیم که خیلیها مانند من از پرداخت این شهریه عاجز هستند. نکته مهمتر که کسی به آن توجه نکرد، اینکه بورسیههایی که وزارت علوم برای افغانها درنظر گرفته، به رتبههای برتر کنکور نمیرسد.
* وزیر علوم سال ۹۳ گفته بود که ایران سالانه به ۵۰۰ دانشجوی افغان بورسیه میدهد. اگر این بورسیهها به دانشجویان نخبه و رتبههای برتر کنکور نمیرسد، به چه کسی میرسد؟
– من هم دقیقا نمیدانم و اگر میدانستم حتما پیگیر این بورسیه میشدم؛ ولی در این چند روز هیچکسی به من پیشنهاد نکرده که با این شرایط از بورس تحصیلی استفاده کنم. سال ۹۳ یکی دیگر از دوستان من «مهدی احمدی» مهاجر افغان، رتبه یک زمینشناسی شد و تا جایی که میدانم برای گرفتن بورسیه اقدام کرد و بعد از چند ماه جواب منفی گرفت. همین آقای احمدی در کنکور دکترا هم رتبه ۳ شد و در تمام این سالها هیچ بورسی دریافت نکرد ولی از ادامه تحصیل در مقطع دکترا انصراف داد. من با آقای احمدی حرف زدم و امیدوار بودم بگوید که از لحاظ قانونی راهی هست ولی مشخص شد که باید شهریه پرداخت کرد.
* در این چند روز از سازمان سنجش یا وزارت علوم با شما تماسی هم گرفته شد؟ امکانی برای انتخابرشته مجدد شما ایجاد نشده؟
– هیچ تماس مستقیمی با من گرفته نشده که این راه را بیا. بعضی از دوستان قولهایی دادند که این موضوع را پیگیری کنند که شرایط بهتر شود. من دنبال تأمین هزینه شخصی خودم نبودم که اگر چهار نفر این هزینه را متقبل شوند بگویم مشکل من حل شده است. من دنبال این هستم که چرا از جامعه نخبه ما هیچ حمایت مالی و معنوی نمیشود. از تمام کسانی که قدم پیش گذاشتند تشکر میکنم ولی تصمیمی به پذیرفتن هیچیک از این کمکها ندارم. من قصد رسانهایکردن این موضوع را نداشتم و اتفاقی این موضوع رسانهای شد. الان من دنبال مشکل شخصی خودم نیستم، دوستان زیادی وجود دارند که نه صدایی دارند و توانی برای پرداخت این شهریه.
* بعد از اینکه وضع شما رسانهای شد کسانی پیشقدم شدند که شهریه شما را متقبل شوند ولی شما الان خواهان حلشدن ریشهای این مشکل هستید؟
-در اولین بازتاب این موضوع، همکلاسیهای ایرانیام سراغ میآمدند و از اینکه من چرا این موضوع را با آنها مطرح نکردم گلایهمند بودند. در این چند روز تماسهای مختلفی از جاهای مختلفی صورت گرفت ولی من از پذیرش هر کمکی امتناع کردم که البته ارزش کار این دوستان را میدانم. هیچ مسئولی تا الان با من حرف نزده و فقط اینکه امیدواری برای حل این مشکل وجود داشته باشد.
کسب مقام اول سوارکاری توسط دانشجوی دانشگاه پیام نور کردستان
دانشجوی دانشگاه پیام نورکردستان مقام اول سوارکاری استقامت استان را کسب کرد
به گزارش سایت پی ان یو نیوز مسابقات سوارکاری استقامت استان برای شرکت تیم کردستان در رقابت های بین المللی خرم آباد به میزبانی شهر سنندج برگزار شد.
سوارکاران شرکت کننده در ماده های ۶۰ و ۸۰ کیلومتر جهت مشخص شدن نفرات برتر، مسابقات خود را در باشگاه سوارکاری کردان سنندج برگزار کردند.
در پایان در مسافت ۸۰ کیلومتر پریسا رحیمی از دانشگاه پیام نور مقام نخست را کسب کرد،
آرش میهمی در جایگاه دوم ایستاد و آزاده بهارلوی به مقام سوم دست یافت. در مسافت 60 کیلومتر زانیار قریشی، کیان ناصر زاده به ترتیب عناوین اول و دوم را بدست آوردند .
نفرات برتر به رقابت های بین المللی که در روز ۲۵ شهریورماه به میزبانی شهر خرم آباد برگزار می شود، اعزام خواهند شد
گفتنی است پریسا رحیمی دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه پیام نور سنندج می باشد.
کسب مدال طلا توسط دانشجوی پیام نور کرج در یونیورسیاد جهان
اکرم خدابنده لو دانشجوی دانشگاه پیام نور مرکز کرج، ششمین طلای کاروان ایران را تصاحب کرد
به گزارش اخبار پیام نور PnuNews.com اکرم خدابنده لو دانشجوی دانشگاه پیام نور مرکز کرج، ششمین طلای کاروان ایران را تصاحب کرد
اکرم خدابنده لو دانشجوی دانشگاه پیام نور مرکز کرج در رشته تکواندو در فینال وزن به اضافه 73 کیلوگرم رقابت های ورزشی دانشجویان جهان به مصاف تکواندو کاری از کره جنوبی رفت و ششمین طلای کاروان ایران را تصاحب کرد.
خدابنده لو در رقابت با حریف کره جنوبی خود با نتیجه 9بر 3به پیروزی رسید.
تیم تکواندو دانشجویان ایران با 13 تکواندو کارشامل سه دختر و 10پسر در بیست و هشمین دوره یونیورسیاد دانشجویان شرکت کرده است که از تیم تکواندو رشته کیورگی ( مبارزه) زنان ایران تنها خدابنده لو مدال طلا را کسب کرد.
لازم به ذکر است، این رقابت ها تا 23 تیرماه در کره جنوبی ادامه دارد و 25درصد از شرکت کنندگان مسابقات یونیورسیاد جهان را دانشجویان دانشگاه پیام نور تشکیل می دهند.
چند نفر از پیام نور به مرحله نهایی المپیاد راه یافت ؟
10 دانشجوی دانشگاه به مرحله نهایی بیستمین المپیاد علمی دانشجویی سال 94 راه یافتند
به گزارش اخبار پیام نور PnuNews.com ده نفر ازدانشجویان دانشگاه پیام نور در رشته های فیزیک ، حقوق ، علوم تربیتی، زبان و ادبیات فارسی به مرحله نهائی بیستمین المپیاد علمی دانشجویی راه یافتند.
رشته فیزیک : اصغر انصاری پور(از پیام نور اصفهان)
رشته حقوق : مریم رجبی (از پیام نور گلپایگان) معصومه دهقان (از پیام نور شیراز)، مهدیه عبدالله مهدی نژاد (از پیام نور رفسنجان)،
رشته علوم تربیتی : سیده نعمیه سیدی (از پیام نور مشهد) اسماء پور توکلی چترودی (از پیام نور کرمان) فاطمه مرحمتی (از پیام نور ساری)،
رشته زبان و ادبیات فارسی : زهیر توکلی -زهرا هوشمند،سید رامین حسینی(از پیام نور تهران جنوب) در مرحله اول انتخاب شده اند.
این المپیاد هر ساله به دو شیوه متمرکز(با آزمون سراسری،مقطع ارشد) و غیر متمرکز (در 8 قطب علمی دانشگاهی) برگزار می شود. مرحله نهائی این المپیاد مرداد ماه سال جاری برگزار خواهد شد.
زننده تک گل تیم ملی فوتبال ایران به ازبکستان دانشجوی پیام نور است
مهدی ترابی زننده گل تیم ملی فوتبال ایران به ازبکستان دانشجوی دانشگاه پیام نور استان البرز است
به گزارش اخبار پیام نور PnuNews.com مهدی ترابی متولد سال 74 است. در دانشگاه پیام نور استان البرز واحد اشتهارد مدیریت بازرگانی می خواند و بچه همان جا است . بازیکنی که خیلی ها او را نمی شناسند، گل برتری تیم ملی را مقابل ازبکستان زد. بازیکن 20 ساله سایپا اصلا تصور نمی کرد در لیست نهایی تیم ملی حضور داشته باشد اما کروش او را دعوت کرد تا اینگونه جواب اعتماد مربی اش را بدهد. ترابی در گفت و گو با خبرورزشی درباره اولین بازی ملی اش و اولین گلی که زد، حرف های جالبی می زند.
آقای ترابی از خودت بگو.
من فصل قبل در بیشتر بازی های سایپا حضور داشتم و تنها 7،8 مسابقه را به دلیل مصدومیت از دست دادم.
چند گل برای تیمت زدی؟
فقط یک گل.
در تیم ملی شروع خوبی داشتی.
راستش را بخواهید وقتی دفعه اول به تیم ملی دعوت شدم، اصلا فکر نمی کردم در لیست نهایی تیم ملی قرار بگیرم ولی خدا را شکر تلاشم را کردم. خوشحالم آقای کروش هم تلاش من را دید و این فرصت را داد.
البته خیلی ها می گفتند کروش بازی های لیگ را نمی بیند.
اتفاقا مربیان تیم ملی بازی های لیگ را می بینند.
بعد از بازی اتفاق جالبی برایت افتاد؟
پدر و مادرم به من زنگ زدند و خیلی خوشحال بودند از اینکه در اولین بازی ملی ام، اولین گلم را به ثمر رساندم.
بین دو نیمه وقتی مربی گفت باید به زمین بروی، چه حسی داشتی؟
حس خوبی بود ولی باور کنید اصلا استرس نداشتم. تجربه بازی در تیم امید به من کمک کرد. وقتی به این تیم دعوت شدم و بعد به سایپا برگشتم دیدم عملکردم بهتر شده است. یک جورهایی به خود باوری رسیده بودم.
فکر می کردی کروش تو را بازی بدهد؟
راستش را بخواهید اصلا. حتی فکر نمی کردم در لیست نهایی تیم ملی باشم. می دانم رسیدن به تیم ملی سخت است. بازیکنان با تجربه و خوبی در تیم ملی هستند ولی کروش به من هم فرصت داد. بازیکنان با تجربه ای مثل تیموریان و شجاعی و دیگر بچه ها کمک کردند تا بتوانیم شرایط را بهتر هضم کنم و راحت تر در تیم جا بیفتم. از اول اردو بچه های با تجربه خیلی برخورد خوبی داشتند و رابطه شان با ما جوان ها خوب بود. انگار که ما سال هاست همدیگر را می شناسیم.
کار با کارلوس کروش چطور است؟
او مربی بزرگی است. می دانم که بازیکنان زیادی فرصت کار با او را پیدا نمی کنند. افتخار می کنم که زیر نظر کروش کار می کنم. همانطور که کروش می گوید پیراهن تیم ملی ایران واقعا سنگین است. وظیفه سنگینی نسبت به این پیراهن داریم. من تلاش می کنم تا بتوانم جواب اعتماد این مربی بزرگ را بدهم.
دانشجوی 80 ساله پیام نور دوباره در کنکور شرکت کرد
پیرترین کنکوری سال قبل، علی رغم قبولی در دانشگاه پیام نور امسال هم در آزمون سراسری ثبت نام کرده است .
به گزارش اخبار پیام نور PnuNews.com ابوتراب صالحی مسن ترین کنکوری پارسال که در رشته روانشناسی عمومی دانشگاه پیام نور کبودراهنگ قبول شده و مشغول به تحصیل است، امسال نیز با هدف پذیرفته شدن در یکی از رشته های داروسازی یا پزشکی ، در آزمون سراسری سال تحصیلی ۹۴-۹۵ شرکت می کند.
آقای صالحی متولد ۱۳۱۴ علاوه بر تحصیل به شغل فروش داروهای گیاهی مشغول است
صالحی همان شخصی است که برنامه ماه عسل سال ۹۳ در کنار احسان علیخانی حاضر شد و به سوالات او پاسخ داد
ابوتراب صالحی در پاسخ به این سوال که از چه درسهایی لذت می برید گفت: اکثر مطالعات من در رابطه با شغلم هست و با توجه به این که در شورای حل اختلاف نیز کار می کنم، کتابهای رشته حقوق را نیز مطالعه می کنم و به قرآن خواندن علاقه ویژه ای دارم و آن را به هیچ چیز نمی فروشم.
صالحی در پاسخ به این سوال که چه توصیه ای به جوانان و داوطلبان کنکور سراسری دارید، گفت: باید جوانان مطالعه را سرلوحه کارهای خود قرار دهند و هیچ گاه از شکست نترسند.
صالحی بزرگترین آرزوی خود راسربلندی ایران اسلامی عنوان کرد و گفت: امیدوارم روزی کشور عزیزم ایران اسلامی در قله علمی جهان قرار بگیرد.
وی گفت: هشت فرزند با بیست نوه دارد که اکثر آنها تحصیل کرده و شغل پدر را ادامه می دهند.
گفتنی است صالحی یکی از کسبه های فعال و معتمدان مردم شهر کبودراهنگ است که در مغازه لوازم بهداشتی خود و شورای حل اختلاف شهرستان مشغول به کار است.
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به PnuNews.com می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .